چمدانت را که به دست میگیری

چیزی از دست من میرود....

باور کردنی نیست

که چگونه حجم این همه خاطره در چمدانت جا میشود!

از تنهایی گریزی نیست 

بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند

نمیخواهم

کسی شال گردن اضافی اش را 

دور گردن آدم برفی احساسم بیندازد!!

آینده ای خواهم ساخت 

که گذشته ام در مقابلش زانو بزند!!

هزار بار هم این دنده و آن دنده شوی!!

فایده ندارد،این تخت آغوش کم دارد..

خوش به حال فرهاد که تلخ ترین خاطره زندگیش

هم شیرین بود!!

خوبیهاست که باعث دلتنگی میشه

به خاطر همه خوبی هات دلتنگتم....!

یه لحظه هایی تو زندگی هس

که سر جمع دو دقیقه هم نبودن

ولی یه عمره که یادش داره ما رو داغون میکنه!!

مثل ساحل آرام باش

تا دیگران مثل دریایی قرارت باشند...

اسمش آدمه

اما تو باور نکن

گاهی کاری میکنه که از پس یه گرگ بر نمیاد!!

حوالی نگاهت گم شده ام 

نشانی بده

مژدگانی دریافت کن!!

زندگی میکنم و برایش دلیل هم دارم:

دوست داشتن تو....

اگر گفتی چگونه میشود مرده ای را زنده کرد؟؟

فرض کن من مرده ام،حالا بخند...

خیلی سخته بفهمی

دستاش رو بادستای یکی دیگه گرم میکنه

همون که تا دیروز میگفت گرمیه دستات 

رو با هیچ دستی عوض نمیکنم!!